جمعه ۱۸ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۰
یادداشت رسیده | سلامت معنوی

حوزه/ والدین همانگونه که دغدغه‌ دارند فرزندان‌شان از جهت جسمی سالم و تندرست باشند می‌بایست از جهت فکری و روانی نیز برای سرمایه‌دار شدن روانشناختی آنها بکوشند وگرنه سر و کله‌ی دایه‌های مهربان‌تر از مادر از قبیل رسانه‌ها و... پیدا می‌شود و از فرزندان ما در جهت سرمایه‌دار شدن مادی خودشان سوء استفاده می‌کنند.

خبرگزاری حوزه | همانگونه که جسم آدمی دارای پوست است تا او را در برابر آسیب‌های محیطی از قبیل سرما و گرما محافظت کند، روان انسان نیز نیاز به پوستی دارد تا او را در برابر استرس‌، اضطراب‌ و... حفظ نماید. افرادی که از روان خود مواظبت نکنند خیلی زود دچار رنجش خاطر و افسردگی می‌شوند؛ اما افرادی که برای روان خود و دیگران ارزش قائل‌اند، هم عزت نفس داشته و هم با دیگران تعاملات کارامدی خواهند داشت.

شیوه‌ی تعاملات والدین و مربیان با انسان در دوران کودکی تاثیر شگرفی بر سلامت روان او دارد. کودک رفتار والدین و مربیان را تبلور صفات الهی می‌داند؛ بنابراین اگر والدین فرزند خود را خوب درک و در او ایجاد حس ارزشمندی کنند، این فرزند بنده‌ی ایده‌آلی برای خدا خواهد شد و در خلوت و جلوت با خود و دیگران رفتار مناسبی خواهد داشت؛ زیرا بدین واسطه یکی از نیازهای اصلی او یعنی نیاز به دلبستگی تامین شده است.

هر چند اطرافیان نقش مهمی در ایجاد دلبستگی ایمن در انسان دارند؛ اما یکی از بهترین بسترها جهت ایجاد دلبستگی، مهربانی و شفقت با خویشتن است. خطای برخی از ما این است که منتظر نشسته‌ایم تا دیگران بیایند و احوالی از ما بپرسند، غافل از اینکه برای احوال‌پرسی کسی سزاوارتر از خودمان نیست تا حال‌مان را جویا شود؛ چرا که بی‌خبری از خود هیچ‌گاه منتج به خوش خبری نخواهد شد.

همه‌ی ما گاهی لازم داریم بدون قضاوت پای درد و دل‌ خود بنشینیم و با خود نجوای مشفقانه داشته باشیم؛ از همان نجواهایی که احساس عذاب وجدان ما را مضاعف نکند.

آری گاهی شرایط ایجاب می‌کند سرزنش‌هایی از جنس اینکه چرا الان اینجا هستم؟ یا اگر چنین و چنان کرده بودم الان آنجا بودم را رها کنیم، زیرا روان ما همچون کودکی‌ست که برای رسیدن به غنای ارتباط مقتدرانه نیاز به رسیدگی و مراقبت دارد.

اگر انسان نتواند هیجانات خود را درست تنظیم کند دچار رفتارهای تکانشی می‌شود، یعنی رفتارهایش پشتوانه‌ی عقلی ندارد و او مجبور می‌شود برای رفتارهای غیرمنطقی‌اش دست به توجیهات به ظاهر منطقی بزند؛ بنابراین انسان باید در عین حالی که خودکنترلی دارد، از خودمراقبتی نیز غافل نشود و از خود حمایت کند.

همانگونه که هوای عزیزترین عزیزانش را دارد با خودش نیزمهربان باشد؛ همانطور که وقتی بهترین دوستش دچار لغزش شده با او همدلی می‌کند و همچون رفیقی مشفق، مراقب اوست، وقتی خودش نیز دچار مشکل شد با خود نیز برخوردی معقول، منطقی و منصفانه داشته باشد. مخصوصا در مواقعی که دچار لغزش شده‌ و با خطای خود مواجه می‌شود، همچون مادری که حتی به فرزند خاطی خود نیز عشق می‌ورزد به خود عشق بورزد زیرا دین خدا بن‌بست ندارد؛ بنابراین گاهی خوب است کنار سفره‌ی سحری، سفره‌ی دل‌مان را نیز مقابل صاحب‌دل‌مان بگشائیم، آنگاه که زبان روح‌مان باز شد با چند لقمه اشک، جان‌ تشنه‌مان را سیراب کنیم.

انسان برای خردمندانه و عاقلانه عمل کردن نیاز به رسیدگی ‌و مراقبت دارد. او در وجودش دو وجه بالقوه‌ی فرشته‌خویی و شیطان صفتی دارد که ظهور و بروز آن بستگی به نحوه‌ی تربیت او دارد اگر در خانواده برای تربیت او فقط از سیستم تنبیه استفاده شده باشد وجه شیطانی او ظهور و بروز پیدا می‌کند؛ بنابراین والدین همانگونه که دغدغه‌ دارند فرزندان‌شان از جهت جسمی سالم و تندرست باشند می‌بایست از جهت فکری و روانی نیز برای سرمایه‌دار شدن روانشناختی آنها بکوشند وگرنه سر و کله‌ی دایه‌های مهربان‌تر از مادر از قبیل رسانه‌ها و... پیدا می‌شود و از فرزندان ما در جهت سرمایه‌دار شدن مادی خودشان سوء استفاده می‌کنند.

امید، تاب‌آوری و.‌.. از جمله سرمایه‌های روانی هستند که بیش از سرمایه‌های جسمی حائز اهمیت است و شاید بتوان گفت سلامت جسمانی فرد به سلامت روانی او وابسته است. رعایت دستورات بهداشتی برای حفظ سلامت جسمانی نمی‌توانند به تنهایی سلامت و تندرستی کامل فرد را برعهده گیرند.

جامعه‌ای موفق و کارآمد خواهد بود که تک تک افراد آن هم به سلامت جسم و هم به سلامت روان خود اهمیت دهند وباید پیشتازان این امر خانواده‌ها باشند تا به تبع آن اجتماع نیز از سلامت کافی برخوردار گردد.

مرضیه رمضان‌قاسم، عضور گروه نویسندگی صریر

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha